بیماران مبتلا به دیفتری تنفسی و علائم آن باید در واحد مراقبت‌های ویژه بیمارستان بستری شوند و شدیدا تحت نظارت قرار بگیرند.
 

عوارض بیماری دیفتری

چنان‌چه سم وارد جریان خون شود و به سایر بافت‌های حیاتی بدن آسیب برساند، به طور بالقوه می‌تواند عوارض مرگباری را به همراه داشته باشد.
 
میوکاردیت (التهاب ماهیچه‌ی قلبی) یا آسیب قلبی :
میوکاردیت به التهاب ماهیچه‌ی قلب گفته می‌شود. این وضعیت می‌تواند به نارسایی قلبی منجر شود؛ ‌هر قدر درجه‌ی عفونت باکتریایی بالاتر باشد، میزان مسمومیت قلبی افزایش می‌یابد. میوکاردیت ممکن است باعث ایجاد ناهنجاری‌هایی شود که فقط با معاینه‌ی قلبی قابل شناسایی باشند، ولی به طور بالقوه‌ می‌تواند باعث مرگ ناگهانی بیمار شود.

معمولا پس از گذشت ۱۰ الی ۱۴ روز از شروع عفونت، مشکلات قلبی ظاهر می‌شوند؛ با این حال، بروز این مشکلات می‌تواند چند هفته طول بکشد. مشکلات قلبی ناشی از دیفتری عبارت هستند از:
الف. تغییرات قابل مشاهده در نوار قلب
ب. ناهماهنگی دهلیز و بطن قلب – در این وضعیت ضربان در حفره‌های قلب با یکدیگر هماهنگ نیست
پ. انسداد کامل قلب – در این وضعیت هیچ پالس الکتریکی وارد قلب نمی‌شود
ت. آریتمی بطنی – ناهنجاری در ضربان حفره‌های پایین قلب
ث. نارسایی قلبی – در این وضعیت قلب قادر نیست فشار و گردش خون را به طور طبیعی حفظ کند
 
نوریت یا آسیب عصبی :
نوریت به التهاب بافت عصب گفته می‌شود که به آسیب عصبی منجر خواهد شد. این عارضه نسبتا نادر است و معمولا پس از یک عفونت شدید دستگاه تنفسی ناشی از دیفتری ایجاد می‌شود. عموما این وضعیت به ترتیب زیر ایجاد می‌شود:
الف. در هفته‌ی سوم بیمار ممکن است دچار فلج نرم‌کام شود.
ب. پس از هفته‌ی پنجم، بیمار ممکن است به فلج ماهیچه‌های چشم، دست‌ها و پاها، و دیافراگم مبتلا شود.
پ. در اثر فرج دیافراگم، ممکن است ذات الریه و نارسایی دستگاه تنفسی نیز اتفاق بیفتد.
 
بروز بیماری‌‌هایی با شدت کم‌تر بر اثر عفونت در سایر نواحی بدن :
چنان‌چه عفونت باکتریایی بافت‌هایی غیر از گلو و دستگاه تنفسی – مانند پوست – را هدف قرار دهد، اثرات این بیماری به طور کلی خفیف‌تر خواهند بود. زیرا در این شرایط، بدن میزان کم‌تری از سم را جذب خواهد کرد – به ویژه، اگر فقط ناحیه‌ای نظیر پوست دچار این عفونت شده باشد. این عفونت می‌تواند همراه را سایر عفونت‌ها و وضعیت‌های پوستی ایجاد شود و از لحاظ ظاهری ممکن است تفاوتی با اگزما، پسوریازیس، یا زرد زخم نداشته باشد. با وجود این، بیماری دیفتری پوستی می‌تواند باعث ایجاد زخم‌هایی شود که در مرکز آن‌ها پوستی وجود نداشته باشد و لبه‌های آن کاملا مشخص و گاهی اوقات دارای غشاء خاکستری رنگ باشند.

سایر غشاء مخاطی بدن نیز ممکن است تحت تاثر بیماری دیفتری قرار بگیرند – از جمله ملتحمه چشم، بافت‌های ناحیه‌ی تناسلی زنان، و کانال گوش خارجی.
 

تشخیص بیماری دیفتری

برای تشخیص موارد ابتلا به دیفتری آزمایش‌های قطعی وجود دارند؛ بنابراین، چنان‌چه علائم و سابقه‌ی بیماری نشان‌دهنده‌ی ابتلای بیماری به دیفتری باشند، تایید این تشخیص کار نسبتا آسانی است. پزشک با مشاهده‌ی غشاء کاذب (از ویژگی‌های بارز این بیماری)، یا شکایت بیمار از فارنژیت (التهاب گلو) بی‌دلیل، تورم غدد لنفاوی گردن، و تب خفیف باید به احتمال بروز بیماری دیفتری مشکوک شود. هم‌چنین، گرفتگی صدا، فلج نرم‌کام، یا سوت تنفسی (صدای زیری که هنگام تنفس شنیده می‌شود) نیز جزء سرنخ‌هایی هستند که می‌توانند به تشخیص این بیماری کمک کنند.

با استفاده از نمونه‌های بافت بیمار مشکوک به دیفتری، می‌توان باکتری‌های عامل این بیماری را جداسازی کرد؛ سپس جهت شناسایی و آزمایش احتمال سمی بودن باکتری، آن را در آزمایشگاه کشت می‌دهند؛ بر همین اساس، اقدامات زیر انجام می‌شود:
الف. نمونه‌های بالینی از بینی و گلو برداشته می‌شوند.
ب. تمام موارد مشکوک و تماس‌های نزدیک‌شان آزمایش می‌شوند.
پ. در صورت امکان، نمونه‌هایی از بافت زیر غشاء کاذب یا تکه‌ای از خود این غشاء برداشته می‌شود.

نتایج این آزمایش‌ها به سرعت به دست نمی‌آیند، بنابراین، پزشک باید منتظر دریافت نتایج از متخصصان علوم آزمایشگاهی باشند.
 

درمان بیماری دیفتری

روش‌های درمانی هنگامی دارای بیش‌ترین اثربخشی هستند که زودهنگام و به موقع انجام شوند؛ بنابراین، تشخیص سریع این بیماری از اهمیت بالایی برخوردار است. چنان‌چه سم دیفتری به بافت‌ها چسبیده باشد و باعث آسیب دیدگی بافت شود، داروی آنتی‌توکسین نمی‌تواند با آن مبارزه کند.

اقدامات درمانی با هدف مبارزه با اثرات باکتریایی دارای دو بخش هستند:
الف. آنتی‌توکسین که با نام سرم ضد دیفتری نیز شناخته می‌شود – جهت خنثی‌سازی سم منتشر شده از باکتری‌ها
ب. آنتی‌بیوتیک – اریترومایسین یا پنی‌سیلین جهت از بین بردن باکتری‌ها و توقف گسترش آن‌ها

بیماران مبتلا به دیفتری تنفسی و علائم آن باید در واحد مراقبت‌های ویژه بیمارستان بستری شوند و شدیدا تحت نظارت قرار بگیرند. جهت پیشگیری از انتشار این عفونت، پرسنل بیمارستان باید بیمار را قرنطینه کنند. این وضعیت باید تا هنگامی ادامه داشته باشد که ظرف چند روز پس از پایان یک دوره‌ی درمان با آنتی‌بیوتیک‌ها نتایج آزمایش‌ها مکررا منفی باشند.
 

تاریخچه‌ی بیماری دیفتری

هزاران سال است که انسان‌ها بیماری دیفتری را می‌شناسند. گاه‌شمار روند شناخت انسان از بیماری دیفتری از قرار زیر است:
الف. قرن پنجم قبل از میلاد – بقراط نخستین فردی بود که بیماری دیفتری را توصیف کرد. طبق مشاهدات وی، این بیماری می‌تواند باعث تشکیل لایه‌ای جدید بر روی غشاء مخاطی شود.
ب. قرن ششم – نخستین مشاهدات از اپیدمی دیفتری توسط پزشک یونانی، آتیوس، ثبت شد.
پ. اواخر قرن نوزدهم – باکتری‌های عامل دیفتری توسط دانشمندان آلمانی، ادوین کلبز و فردریش لافر شناسایی شدند.
ت. ۱۸۹۲ – داروی آنتی‌توکسین از بدن اسب تولید شد و برای نخستین در ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفت.
ث. دهه‌ی ۱۹۲۰ – زهرواره یا توکسوئید توسعه یافت و در تولید واکسن به کار رفت.
 

پیشگیری بیماری دیفتری

تقریبا در همه‌ی کشورها استفاده از واکسن برای پیشگیری از بیماری دیفتری رایج شده است. این واکسن‌ها از سم خالصی مشتق می‌شوند که از یک گونه‌ی باکتریایی خارج شده‌اند.

زهرواره یا توکسوئید دیفتری با دو درجه‌ی مختلف در واکسن‌های دیفتری کاربرد دارند:
الف. یک دوز بالا به عنوان واکسن اولیه‌ی برای کودکان زیر ۱۰ سال (D). این واکسن معمولا طی ۳ دوز در ماه‌‌های دوم، سوم، و چهارم پس از تولد کودک تزریق می‌شوند.
ب. یک دوز پایین به عنوان واکسن اولیه برای کودکان بالای ۱۰ سال، و به عنوان دوز تقویتی (یادآور) برای افزایش سطح ایمن‌سازی معمول در نوزادان، حدود ۳ سال پس از واکسیناسیون اولیه، معمولا بین سنین ۳.۵ الی ۵ تزریق می‌شود.

در جداول واکسیناسیون مدرن، زهرواره یا توکسوئید دیفتری در برنامه‌ی ایمن‌سازی کودکان، تحت عنوان واکسن سه‌گانه، قرار داده شده است. استفاده از این واکسن از جانب مرکز کنترل و پیشگیری بیماری ایالات متحده توصیه می‌شود؛ هم‌چنین، این مرکز اطلاعات بیش‌تری را درباره‌ی این واکسن ارائه داده‌ است؛ از جمله این‌که چرا برخی از کودکان نباید از واکسن‌های سه‌گانه استفاده کنند یا تزریق آن را به تعویق بیندازند.

دوزهای این واکسن به کودکانی با سنین زیر تزریق می‌شود:
الف. ۲ ماهه
ب. ۴ ماهه و پس از یک فاصله‌ی زمانی ۴ هفته‌ای
پ. ۶ ماهه و پس از یک فاصله‌ی زمانی ۴ هفته‌ای
ت. ۱۵ الی ۱۸ ماهه و پس از یک فاصله‌ی زمانی ۶ ماهه

چنان‌چه چهارمین دوز واکسن پیش از ۴ سالگی به کودک تزریق شود، توصیه می‌شود دوز پنجم، دوز یادآور، نیز بین ۴ الی ۶ سالگی تزریق شود. با وجود این، اگر دوز اولیه‌ی چهارم هم‌زمان یا بعد از تولد چهار سالگی کودک تزریق شود، نیاز به تزریق دوز پنجم وجود ندارد. جهت حفظ ایمنی بدن در برابر این بیماری‌های باکتریایی، ممکن است لازم باشد هر ۱۰ سال یک بار دوزهای یادآور واکسن‌های مخصوص بزرگسالان، واکسن توکسوئید کزاز و دیفتری، تزریق شوند.

منبع: تحریریه سایت کسب و کار بازده –  امیر رضا مصطفایی